تغییر مسیر اهداف به بازاریابی چابک می‌تواند سخت باشد. اما برای بسیاری از بازاریابان و عوامل تاثیرگذار، فرصت لازم را برای ایجاد یک همکاری بهتر فراهم می‌کند.

نکات کلیدی

-تیم‌های بازاریابی چابک می‌توانند ارزش تجاری واقعی را برای یک سازمان ارائه دهند.

– اما تحولات بازاریابی چابک می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و فشار زیادی را بر روابط عامل یک گروه بازاریابی وارد کند.

– موفق‌ترین تیم‌های بازاریابی چابک در حال دوبرابر کردن کار روی شیوه‌های مدیریت آژانس، از جمله رویکردهای حوزه کار، هزینه، مدل عملیاتی بهبود یافته، استعداد و فرهنگ، و معیارها هستند.

agile-marketing-chart-rata-business

رهبران بازاریابی به‌طور فزاینده‌ای به روش‌های بازاریابی چابک روی می‌آورند تا به بهبود سرعت و عملکرد تیم‌های خود در کنار شرکای زیادی که برای تخصص خلاق، تولید و اندازه‌گیری فعالیت می‌کنند، کمک کنند. با این حال، طبق تجربه ما، تغییر به بازاریابی چابک اغلب برای این گروه‌ها یکپارچه نیست.

نظرسنجی اخیر ما از مدیران بازاریابی نشان داد که تنها ۳ درصد انتقال خود به بازاریابی چابک با شرکای خود را “ساده” توصیف کردند، در حالی که بیش از ۸۰ درصد گزارش کردند که این جا به جایی پر از موانع است.

مدیریت چندین شرکت خارجی می‌تواند در بخش بازاریابی سنتی پیچیده باشد، و این یک تغییر قابل درک برای قرض گرفتن روش‌های عملیاتی از دنیای فناوری اطلاعات است.

ترکیب این چالش این واقعیت است که بازاریابی مستلزم تعامل با انواع بیشتری از اشخاص ثالث است که شامل اندازه‌گیری مقیاس ها، ایجاد پلتفرم و تعامل با شرکا است.

گوگل، توییتر، فیس‌بوک و لینکدین توسط ۴۰ درصد از مدیران به عنوان شرکای دیگری که امروزه با آنها هماهنگ می‌شوند، ذکر شده‌اند.

بنابراین، جای تعجب نیست که هنگام تغییر به روش‌های بازاریابی چابک، بازاریابان اغلب درگیر این هستند که چگونه شرکای خارجی خود و سایر اشخاص ثالث را در تحول خود مشارکت دهند. نتیجه ممکن است باعث شود برخی از متخصصان احساس کنند که بازاریابی چابک مدل عامل آنها را شکست می دهد.

با این حال، بسیاری از سازمان های بازاریابی پیشرو با موفقیت به سمت بازاریابی چابک جهش کرده اند. طبق تحقیق ما بر روی بیش از ۱۵۰ تحول بازاریابی چابک، و همچنین نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های انجام شده با رهبران صنعت و آژانس‌های خلاق، رسانه‌ها و محتوا، دریافتیم که ایجاد یک تیم بازاریابی چابک بسیار موثر؛ امکان پذیر است.

در این مقاله، چالش‌ها و آنچه را که برای متحد کردن موفقیت‌آمیز بازاریابان، آژانس‌ها و اشخاص ثالث در گروه‌های بازاریابی چابک لازم است، بیان می‌کنیم.

نحوه عملکرد مدل های عملیاتی چابک در بازاریابی در یک نگاه

«بازاریابی چابک» می‌تواند به تبدیل عملکرد بازاریابی و شرکای پراکنده آن به مجموعه‌ای از تیم‌های فشرده و با عملکرد بالا کمک کند. هر کدام از این‌ها با تمرکز دقیق، داده‌های واضح و تخصص مورد نیاز برای تحقق اهداف مشترک قابل اجرا هستند. این تیم‌ها متشکل از کارشناسانی از داخل و خارج سازمان هستند و می‌توانند شامل توسعه‌دهندگان، تحلیلگران داده، آزمایش‌کنندگان، کارشناسان ردیابی‌کننده علایق مشتری و طراحان رابط کاربری و غیره باشند. آنها در “دوی سرعت” کوتاه عمل می‌کنند و از “تشریفات” مشابه تیم‌های توسعه چابک برای ارائه سریع کمپین‌های بازاریابی (نمایشگاه) استفاده می‌کنند.

بازاریابی چابک نحوه کار یک سازمان بازاریابی با شرکای شخص ثالث خود را تغییر می‌دهد.

How-an-Agile-Marketing-Organization-Works-with-Third-Party-Partners-rata-business

در حالت اول آزمایش‌ها هفته‌ها یا ماه‌ها طول می‌کشد ولی در حالت دوم آزمایشات فقط چند روز طول می‌کشد.

فواید استفاده از مدل بازاریابی چابک برای سازمان‌ها چیست؟

سازمان‌هایی که از مدل عملیاتی چابک‌تر استقبال می‌کنند، تیم‌های بازاریابی سریع‌تری دارند که می‌توانند به سرعت تغییر کنند. گروه‌های چابک می‌توانند ایده‌های جدید را پنج تا ده برابر سریع‌تر آزمایش و به فعلیت برسانند  و یک کمپین را دو تا سه برابر سریع‌تر از یک تیم بازاریابی غیرچابکی اجرا کنند. جدا از سرعت، تیم‌های بازاریابی چابک ۱۰ تا ۳۰ درصد کمتر از تیم های غیر چابک برای اجرای بازاریابی هزینه می‌کنند. در نهایت، شرکت‌هایی که عملکردهای بازاریابی آنها از روش‌های چابک استفاده می‌کنند، معمولاً شاهد افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی در درآمد بازاریابی خود هستند.

تیم های چابک با چه چالش هایی روبه رو هستند؟

یک تیم چابک، به دلیل ماهیت خود، رویکرد سنتی بازاریابی را برای مدیریت و کار با اشخاص ثالث بهبود می‌بخشد. به‌ویژه زمانی که از اعضای تیم انتظار می‌رود با ۱۰۰ درصد ظرفیت خود کار کنند و به عنوان اعضای تیم تخصیص داده شده همکاری کنند.

طبق تجربه ما، هم بازاریابان و هم اشخاص ثالثی که در داخل تیم کار می‌کنند می‌توانند در پنج حوزه زیر با چالش‌هایی روبرو شوند:

۱.محدوده کار: در بازاریابی چابک، طبق تصمیم تیم در طول برنامه‌ریزی چابک، محصولات قابل تحویل هر دو هفته یکبار تغییر می‌کنند. اولویت‌های یک تیم می‌تواند به سرعت و حتی به صورت روزانه تغییر کند. طبق تجربه ما، این عدم قطعیت در مورد محصولات قابل تحویل، پیش‌بینی منابعی را که باید از قبل اختصاص دهند، برای شرکا دشوار می‌کند.

  1. غرامت سازمان و ترتیبات هزینه: بازاریابی چابک جبران خسارت را پیچیده‌تر می‌کند. برای یک حساب معمولی، اختصاص ۱۰۰ درصد از زمان یک کارمند به یک تیم مشتری خاص، برای سازمان می‌تواند بسیار پرهزینه باشد، و ممکن است نیاز به دریافت هزینه‌های بالاتری برای تعیین غرامت مبتنی بر کار یا زمان داشته باشد. برعکس، دیگر منطقی نیست که یک بازاریاب برای محصولات قابل تحویل مبلغی را بپردازد، زیرا ممکن است با هر اقدام سریع (هر دو هفته، هفتگی یا حتی در یک روز) این روند تغییر کنند.

همانطور که از یکی از مدیران بازاریابی شنیدیم، “شرکای سازمان ممکن است کارکنانی برای اختصاص منابع به رویکردهای مدیریت چابک کامل نداشته باشند، و مشتریان ممکن است وقتی هزینه استفاده از منابع اختصاصی مستمر را ببینند، شوکه شوند.”

۳.مدل عملیاتی: بازاریابی چابک مدل عملیاتی سنتی یک سازمان را به چالش می‌کشد. یک سازمان به طور معمول ساختاری ندارد که هر کارمندی بتواند به طور انحصاری به یک مشتری خدمت کند، و حتی برای بزرگترین مشتریان، همه افراد و کارمندان سازمان به طور کامل اختصاص داده نمی‌شوند. با این حال بازاریابی چابک ایجاب می‌کند که اعضای تیم ۱۰۰ درصد به مشتری اختصاص داده شده و در اتاق کار حضور داشته باشند. اغلب می‌بینیم که وقتی شرکای شخص ثالث برای جلسه حضور ندارند، می‌توانند احساس کنند که از حلقه خارج شده‌اند و این روند کاری را کاهش می‌دهند.

  1. استعداد و فرهنگ: شناسایی استعدادها با تخصص کافی، انعطاف‌پذیری در مجموعه مهارت‌ها و تصدی مناسب برای یک تیم می‌تواند برای سازمان‌ها چالش برانگیز باشد. موقعیت‌هایی را دیده‌ایم که در آن‌ها نماینده سازمان موقعیت بالایی داشته که نمی‌توانسته وارد آن شود و با سرعت آن را اجرا کند یا خیلی کوچکتر از آن بوده که بدون بررسی داخلی گسترده بتواند آن را اجرا کند.

آژانس‌ها می‌توانند با داشتن استعدادهای مناسب در زمان مناسب برای تیم کاری خود مبارزه کنند. استعدادهای هر دو تیم باید از نزدیک با یکدیگر همکاری کنند، که این امر مستلزم ایجاد یک فرهنگ تیمی منسجم است که همه اعضا را در بر می‌گیرد.

۵.معیارهای موفقیت: اندازه‌گیری موفقیت یک کمپین حتی در بهترین شرایط ممکن است سخت باشد. بازاریابی چابک این چالش را تشدید می‌کند، زیرا بازاریابان و شرکای شخص ثالث آنها اغلب با مجموعه داده ها و پلتفرم‌های مختلف کار می‌کنند و نتایج باید در زمان واقعی برای اعضای تیم در دسترس باشد.

می بینیم که هر دو طرف اغلب در به اشتراک گذاشتن داده ها و ارائه دیدگاهی جامع از عملکرد مردد هستند.

حرکت به سمت بازاریابی چابک اغلب می‌تواند نقطه عطفی در رابطه سازمان و بازاریاب باشد. بسیاری از بازاریابان به این نتیجه می‌رسند که هیچ گزینه‌ای وجود ندارد جز اینکه یک حساب کاربری را راه اندازی کنند یا همه کارها را به داخل خانه بیاورند. طبق تجربه ما، چنین اقدامات شدیدی می تواند پرهزینه و بی‌اثر باشد. این چالش ها حل نشدنی نیستند. بسیاری از بازاریابان آنها را با موفقیت مدیریت می‌کنند و با مشارکت‌های شخص ثالث قوی‌تر ظاهر می‌شوند.

چگونه به جلو حرکت کنیم و راه را ادامه دهیم؟

در بهترین حالت، روابط سازمان و بازاریاب، مشارکت واقعی است. یک سازمان خلاقیت، استعداد تخصصی و دسترسی به روش‌های کاری آینده را برای بازاریابان فراهم می‌کند.  بازاریابان با بهترین شیوه، گفتگوهای سازنده مکرری با سازمان‌ها و شرکای شخص ثالث در مورد اهداف سازمانی خود خواهند داشت. هر دو طرف می‌توانند راه‌های خلاقانه‌ای برای غلبه بر چالش‌های مربوط به حوزه کار، پاداش، مدل عملیاتی، استعداد و فرهنگ و معیارهای موفقیت پیدا کنند.

  1. دامنه کار: قراردادهای سنتی را اصلاح کنید و انعطاف‌پذیر باشید. بازاریابان باید با شرکای خود در مورد اینکه انتقال به بازاریابی چابک چه معنایی برای رابطه خواهد داشت روراست باشند. توصیه می‌کنیم یک چشم‌انداز مطلوب برای مدل بازاریابی چابک و نحوه عملکرد آن به اشتراک بگذارید.

همکاری در طراحی مشارکت آژانس و تعیین زودهنگام انتظارات می تواند کمک کننده باشد. به طور فزاینده‌ای، بازاریابان و شرکای آنها از یک فرآیند بودجه‌بندی دقیق به فرآیندی با انعطاف‌پذیری بیشتر تغییر می‌کنند که اجازه می‌دهد تا بخشی از  «کسب‌و‌کار معمول» برنامه‌ریزی‌شده همراه با بخشی باشد که برای محدوده نسبتا چابک رزرو شده است.

تحت یک مدل سنتی‌تر، بازاریابان محدوده کار را بر اساس موارد قابل تحویل، مانند تعداد پست‌های اجتماعی در ماه یا تعداد تبلیغات ایجاد شده تعریف می‌کردند. حتی سازمان‌هایی که بر روی کارمزدهای مبتنی بر نیروی کار تمرکز می‌کنند، معمولاً منابع مورد نیاز را بر اساس تحویل‌های برنامه ریزی‌شده تخمین می‌زنند. در هر دو مورد، زمانی که کالاهای تحویلی اغلب تغییر می‌کنند، برنامه‌ریزی برای سازمان‌ها برای تغییر جهت ممکن است دشوار باشد.

اکنون، شرکت‌های بیشتری را می‌بینیم که خلاقیت و تجربه بین‌صنعتی را از سازمان ها خریداری می‌کنند و انعطاف‌پذیری را در اولویت قرار می‌دهند. به گفته یکی از رهبران سازمان ، «مشتریان به طور فزاینده‌ای در حال ایجاد حوزه‌هایی پیرامون افراد مناسب هستند» و کمتر بر روی محصولات قابل تحویل تمرکز می‌کنند. این امر مستلزم آن است که بازاریابان تفکر خود را تغییر دهند و دامنه کار را به جای بروندادها و خروجی ها، حول مهارت ها قرار دهند.

حرکت یک فروشگاه بزرگ مستقر در ایالات متحده به سمت بازاریابی چابک مزایای نامحدودتعریف دامنه بر اساس زمان را نشان می دهد. در ابتدا، تیم بازاریابی خرده‌فروش نگران افزایش هزینه‌های سازمان بودند و در تخمین زمان بیشتر از نیاز خود مردد بودند. اما بعداً، تیم متوجه شد که اختصاص زمان اضافی از اعضای تیم سازمان امکان برنامه‌ریزی فعال‌تر، تجزیه و تحلیل هزینه‌ها، مدیریت انباشتگی و ایده‌پردازی را فراهم می‌کند. این در نهایت منجر به یک سازمان با بازاریابی کارآمدتر و موثرتر شد.

در دنیای چابک، طرح‌های پروژه و نمودارهای مسدودکننده رسانه بسیار محدود هستند. سازمان های موفق و اشخاص ثالث انعطاف‌پذیری را در حوزه‌ها و مدل‌های کارکنان ایجاد می‌کنند. آنها ممکن است از میزان حداقل برای سرویس دادن به یک کاربر شروع کنند، اما ظرفیت افزایشی برای انعطاف در بین کاربرها را در دسترس داشته باشند. همچنین تشخیص می دهند که وقتی دامنه انعطاف پذیرتر باشد، فرصت ارائه ایده های نوآورانه بیشتر می شود. در برخی موارد، این امر مستلزم این است که آژانس‌ها دو مدل برای یک کاربر واحد داشته باشند، که یکی در یک راه‌اندازی «سنتی» و دیگری با رویکردی انعطاف‌پذیرتر و چابک‌تر، عمل می‌کند.

  1. ترتیبات پرداخت غرامت و هزینه سازمان: مشوق ها را تراز کنید.

یک مشارکت عالی برای هزینه بهینه نمی شود، بلکه برای نتایج بهینه شده است. بازاریابان با بهترین شیوه اطمینان می‌دهند که شرکای سازمان‌شان تأثیر کارشان را می‌بینند و انگیزه‌ها را درست مثل اعضای تیم داخلی همسو می‌کنند. یک گروه بازاریابی برای یک نرم‌افزار و ارائه‌دهنده داده مستقر در ایالات متحده، آژانس دیجیتالی خود را در آغاز یک تحول چابک راه‌اندازی کرد.

در طول چهار دور بازاریابی چابک، با نشان دادن اینکه چگونه نتایج آزمایش مثبت برای کارهای انجام شده توسط تیم، بودجه را برای کانال‌هایی که سازمان آنها را مدیریت می‌کرد، افزایش می دهند، مشوق‌ها را همسو می‌کنند، که در نهایت منجر به دامنه وسیع‌تری برای سازمان می‌شود. سایر بازاریابان بر اساس حداقل منابع ( در حالت ایده‌آل یعنی مهارت‌ها) بر سر کارمزد توافق می‌کنند و پس از رسیدن به شاخص‌های کلیدی عملکرد (مشترک‌های بیشتر، خریداران) به شرکا دستمزدهای مقرر را می‌دهند.

متوجه می‌شویم که بازاریابان زمانی انعطاف‌پذیرتر می‌شوند که هزینه‌ها را خیلی سخت نگیرند. کسانی که برای ظرفیت مازاد هزینه می‌پردازند، اطمینان حاصل می‌کنند که اعضای تیم سازمان برای شرکت در بحث‌های استراتژیک، برنامه ریزی پیشگیرانه و جمع‌آوری دیدگاه های بیرونی که یک مزیت کلیدی کار با سازمان است، زمان دارند.

طبق تجربه ما، بازاریابان ظرفیت خالی را نمی خرند. آنها برای اعضای سازمان وقت می‌خرند تا فکر کنند. در‌همین‌حال، سازمان ها باید از پرداخت هزینه کالاهای تحویلی خودداری کنند و از ساختارهای جبرانی نوآورانه مانند پرداخت به ازای عملکرد استفاده کنند. یکی از آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ موفق، پاداش کارکنان خود را مستقیماً با اهداف مشتری مرتبط می‌کند.

بازاریابی چابک یک فرصت ایده آل برای یک سازمان است تا پاداش مبتنی بر عملکرد را امتحان کند، زیرا تمرکز مشترک بین شرکایی است که در جهت اهداف قابل اندازه‌گیری تیم کار می‌کنند.

علاوه بر فرصت، احساس فوریت در بین بازاریابان وجود دارد. یکی از پاسخ‌دهندگان نظرسنجی خاطرنشان کرد که برای تبدیل شدن به شرکای واقعاً چابک، «باید یک تغییر اساسی در آژانس‌ها و ساختار صورت‌حساب آن‌ها رخ دهد».

  1. مدل عملیاتی: رهبری سازمان مناسب را شناسایی کنید. تیم‌های بازاریابی چابک موفق راهی برای ایجاد تعادل بین افرادی که باید از سازمان در تیم حضور داشته باشند، پیدا کرده‌اند تا از تحویل سریع بدون افزایش اندازه تیم یا استفاده از اعضای تیم تا حدی اختصاص داده شده اطمینان حاصل کنند.

یکی از راه‌هایی که شاهد انجام این کار بودیم این است که سازمان یک فرد کلیدی را شناسایی کند، معمولاً یک ارائه دهنده خدمات برای مشتری، که می‌تواند ۱۰۰ درصد به تیم اختصاص داده شود و کارهای داخلی سازمان را هدایت کند.  مهم است که اطمینان حاصل شود که او به طور کامل در تیم ادغام شده است، در صورت امکان با همه همکاری می کند و منابع کافی در سازمان دارد. در حالی‌که همه استعدادهای سازمان ممکن است در هر تیم نباشند، آنها دسترسی کامل به تیم‌ها دارند. از جمله برگزاری جلسات معوقه و ایده پردازی برای آنها.

یک شرکت امنیتی جهانی مثال قانع‌کننده ای ارائه می دهد. سازمان خلاق یک رهبر خلاق در تیم داشت. اما برای اطمینان از اینکه سازمان درک روشنی از اهداف بازاریابی شرکت دارد، تیم بازاریابی «نگاه‌های خلاقانه» را به راس کارهای مهم خود اضافه کرد. طی آن تیم چابک تمام خروجی‌های خلاقانه خود را برای ماه گذشته ارائه کردند و نحوه عملکرد هر عنصر را منعکس نمودند. برای موفقیت سازمان‌ها، آنها باید تیم را با افراد مناسب تشکیل دهند و اطمینان حاصل کنند که این افراد اعتماد سازمان ، قدرت ارائه و حمایت کل سازمان برای ارائه برنامه‌های زمانی سریع را دارند.

یک سازمان جهانی یک تیم اصلی را شناسایی می‌کند تا حداقل نیازهای تیم را برآورده کند. سپس سازمان حلقه دومی از متخصصان را تعریف می‌کند که می‌توانند پشتیبانی موقتی را برای اسپرینت‌های خاص ارائه دهند. به عنوان مثال، یک انیماتور از مدیر طراحی در تیم اصلی پشتیبانی می‌کند.

یک شریک بازاریابی شخص ثالث، که از رویکردی مشابه برای کارمندان و پشتیبانی از گروه‌های چابک استفاده می‌کند، بررسی‌های ماهانه و فصلی را انجام می‌دهد تا در صورت نیاز، تنظیمات کارکنان و پرسنل را انجام دهد.

  1. استعداد و فرهنگ: ستاره های راک خود را پیدا کنید و آهنگ مورد علاقه تان را تنظیم کنید. یک تیم چابک مجهز به استعداد، مهارت و سابقه کاری مناسب برای تحقق اهداف سازمان بازاریابی، موقعیت خوبی دارد. بازاریابان متفکر استعدادهای خارجی را استخدام می‌کنند تا تخصص خود را تکمیل کنند و از این رو باید نماینده‌ای در تیم داشته باشند که از تخصص کافی برای پرسیدن سؤالات درست و پاسخگویی به یک شریک برخوردار باشد.

بازاریابی چابک به بازاریابان و شرکای آنها کمک می‌کند تا استعدادهای آینده را شناسایی و پرورش دهند. در یک تیم چابک، اعضای جوان بیشتر در معرض دید قرار می‌گیرند و می‌توانند ایده‌های تازه‌ای را وارد کنند.

آنها فرصت بیشتری برای تفکر خلاق، تعامل با رهبران ارشد و ارتقای کار خود در سازمان دارند. در یک تحول چابک اخیر در یک شرکت مخابراتی بزرگ، مدیر عامل شرکت در بررسی‌های اسپرینت شرکت می‌کند و فرصتی را برای اعضای سازمان های جوان فراهم می‌کند تا کار خود را به نمایش بگذارند.

یکی از مدیران گزارش داد: «این امر مهم است که شخص کارشناس به حسابداری روزانه سازمان ایمان داشته باشد و در آن تلاش‌ها مشارکت کند. آنها قهرمانانی هستند که برای فرآیندهای جدید به سازمان بازگشته اند.”

برای اینکه همه اعضای تیم به ارائه خدمات بپردازند، سازمان باید به فرهنگ سازمانی شرکت آشنا باشد. فرهنگ خود تیم نیز باید از ابتدا پرورش یابد. بازاریابان باید از اعضای سازمان به اندازه یکسان استقبال کنند و محیط کاری را الگوبرداری کنند که در آن همه اعضای تیم به یکدیگر اعتماد دارند. انتظارات باید برای همه اعضا ثابت باشد.

بازاریاب که اهداف تیم را مثال می زند، احتمال موفقیت بیشتری دارد. همانطور که یکی از مدیران بازاریابی بیان کرده است، “مطمئن شوید که تبادلات و تعاملات داخلی شما به خوبی کار می‌کند. اگر سریع یا چابک نباشید، انتظار این که سازمان اینگونه باشد، سخت است.»

  1. معیارهای موفقیت: با داده‌ها و اطلاعات روراست باشید. وقتی مشوق‌ها همانطور که در بالا توضیح داده شد، به طور بالقوه با پرداخت برای عملکرد به جای ترتیبات پرداخت به ازای محصولات قابل تحویل یا پرداخت مرتبط با عملکرد تیم هماهنگ هستند، دسترسی به داده‌ها ضروری است.

agile-marketing-rata-business

چگونه کنترل از راه دور بر عملیات گروه های بازاریابی چابک تأثیر گذاشت؟

از زمان همه‌گیری COVID-19 و تغییر متعاقب آن به کار از راه دور، شاهد بهبود بیشتر مدل عملیاتی چابک بوده‌ایم. موانعی که مانع از شرکت همه اعضای تیم می‌شد، توسط فناوری برطرف شده است. با پلتفرم‌های ویدئو کنفرانس، بازاریابان و شرکای شخص ثالث آنها می‌توانند در یک اتاق مجازی باهم ادغام شوند. به گفته یکی از کارشناسان مدیریت روابط سازمان، این فناوری‌ها کار سازمان‌ها را آسان‌تر کرده است تا بهترین استعدادهای خود را بدون توجه به موقعیت مکانی به تیم‌ها بیاورند. با بازگشت بازاریابان و شرکای بیشتر به دفاتر فیزیکی، فرصتی برای ادامه اقدامات موفق از راه دور و بهبود بیشتر شراکت فراهم شده است.

شفافیت در مورد داده‌ها تضمین می‌کند که همه اعضای تیم می‌دانند چه چیزی باعث نتیجه‌گیری آنها می‌شود و چگونه بر جبران خسارت آنها تأثیر می‌گذارد.

برای بسیاری از بازاریابان و شرکای شخص ثالث آنها، به اشتراک‌گذاری داده‌ها به راحتی امکان‌پذیر نیست و از نظر فناوری پیچیده است و نیاز به اعتماد دارد. اغلب می بینیم که به اشتراک‌گذاری داده‌های گسترده محدود به روابط طولانی مدت سازمان و مشتری است. بازاریابان را تشویق می‌کنیم که داده‌های خود را درک کنند و به طور استراتژیک در مورد دسترسی به فناوری و پلت فرم فکر کنند. در عین حال، انتظار این که سازمان‌ها بدون دسترسی به داده‌ها، کار خود را به موفقیت گره بزنند، سخت است.

ترکیب منابع داده‌ها در داخل تیم و ایجاد داشبوردهای در دسترس و فوری برای همه روابط مفید است. نتایج نظرسنجی ما یک همبستگی آماری قوی را بین بازاریابانی که قدرت شراکت خود را به شدت ارزیابی می‌کنند و کسانی که درجه بالایی از شفافیت داده را گزارش می‌دهند، نشان می‌دهد. برخی از سازمان‌ها به همان اندازه در به اشتراک‌گذاری داده‌ها مردد هستند و می‌توانند در تولید آن کند باشند.

طبق تجربه ما، حفاظت از داده‌ها می‌تواند یک پرچم قرمز برای بازاریابان باشد. این نشان می‌دهد که یا شریک اطلاعاتی ندارد یا از بررسی دقیق استقبال نمی‌کند. سازمان ها را تشویق می‌کنیم که متفاوت فکر کنند، زیرا اندازه‌گیری می‌تواند فرصتی متمایز برای افزودن ارزش برای مشتری باشد. همچنین می‌تواند به معنای تفاوت بین حفظ یک رابطه یا از دست دادن آن باشد.

برای گروه‌های بازاریابی، سازمان‌ها و شرکای بیرونی کمک می‌کنند تا اطمینان حاصل شود که خروجی خلاقانه آنها پربار و مرتبط است. اما مدیریت این روابط می‌تواند دشوار باشد. از آنجایی که شرکت‌های بیشتری به بازاریابی چابک روی می‌آورند، ایجاد مشارکت‌های شخص ثالث به درستی؛ بسیار مهم است. با متعهد ماندن به شیوه های صحیح مدیریت سازمان، گروه های بازاریابی می توانند بر چالش ها غلبه کنند، روابط خود را عمیق‌تر کنند، کارآمدتر کار کنند و رشد را تسریع کنند. سازمان‌های بازاریابی که شراکت قوی ندارند، در معرض خطر از دست دادن مزایای روش‌های چابک هستند.

برای سازمان ها و شرکای شخص ثالث، بازاریابی چابک فرصتی منحصر به فرد برای تقویت شراکت، تثبیت بیشتر در کار روزانه مشتری و تضمین آینده سازمان ارائه می‌دهد.

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *