شرکتها چگونه از کوکیها برای ردیابی نیاز مشتریان در تبلیغات آنلاین استفاده میکنند؟
در این مقاله خواهیم خواند:
- با از بین رفتن کوکیهای شرکت ثالث و محدودیتهای اخیر در استفاده از شناسههای دستگاه تلفن همراه برای هدفیابی تبلیغات، شرکتها باید استراتژیهای تبلیغاتی خود را اصلاح کنند تا برای چشماندازی کاملاً متفاوت آماده شوند.
- سه استراتژی مهم میتواند به شرکتها کمک کند که مزیتهای زیادی کسب کنند: استفاده از نقاط تماس کاربران برای جمعآوری دادههای فرست پارتی (طرف اول) یا دادههایی که به طور مستقیم از مشتری دریافت میکنند، ایجاد مشارکت برای استفاده از دادههای طرف دوم، و آزمایش تبلیغات زمینه سازی شده و علاقه محور
- مسیر خاص موفقیت برای هر شرکت متفاوت خواهد بود، اما همه سازمانها باید بر ایجاد و حفظ روابط پرقدرت با مصرفکننده و در عین حال محافظت از حریم خصوصی کاربران تمرکز کنند.
قبل از پیدایش اینترنت، تبلیغات یک امر نسبتاً تصادفی بود. برندها پیام ها و تبلیغات فراوانی را به سرتاسر جهان ارسال میکردند، به این امید که تعداد کمی از این تبلیغات بتوانند آنها را به اهداف مورد نظرشان برسانند. این سیستم قدیمی تا حدودی کار میکرد، اما در کل بیهوده بود.
کم کم، نوع بازی تغییر کرد. کوکیهای وب محور و سایر شناسههای شخصی شرکتها را قادر ساخت تا افراد را به صورت آنلاین ردیابی کنند و تبلیغات خود را برای انواع خاصی از کاربران هدف قرار دهند. اما اکنون کوکیهای شرکت ثالث در مسیر از رده خارج شدن هستند و بازی دوباره در شرف تغییر است.
چگونه تبلیغکنندگان و بازاریابان میتوانند برای این واقعیت جدید آماده شوند؟
با تکیه بر تحقیقات اخیر در شرکت McKinsey ، در مورد چالشهای پیش روی تبلیغکنندگان، سه استراتژی را ایجاد کردهایم که به رشد برندهای تبلیغاتی کمک میکند.
برندهایی که از نقاط تماس مشتری خود استفاده میکنند، داده ها را با شرکتهای دیگر به اشتراک میگذارند و با هدف قرار دادن کاربران، آنها را بر اساس سوابق و همچنین علایقشان آزمایش میکنند و خود را برای رشد بیشتر و جذب مشتری بیشتر آماده میکنند.
بعضی از رویدادها اجتناب ناپذیر هستند!!!
«قبل از پیدایش کوکیها، وب اساساً خصوصی بود. ۲۰ سال پیش لارنس لسیگ گفت: پس از کوکی ها، وب به فضایی با قابلیت نظارت فوق العاده تبدیل می شود. در آن زمان، لسیگ، محقق برجسته حقوقی و مدیر سابق مرکز اخلاق ادموند جی صفرا در دانشگاه هاروارد، و یک پیشگام بسیار فعال بود. امروزه، حفاظت از حریم خصوصی یکی از بزرگ ترین روندهایی است که تکامل وب را شکل می دهد.
در نظرسنجی اخیر شرکت McKinsey، ۴۱ درصد از کاربران گفتند که نمیخواهند تبلیغکنندگان و بازاریابان از کوکیهای ردیابی استفاده کنند. در سال ۲۰۱۸، مقررات عمومی حفاظت از دادههای اتحادیه اروپا (GDPR) اقدامات سختگیرانهای را برای حفظ حریم خصوصی و امنیتی اعمال کرد و بسیاری از کشورهای دیگر از آن زمان مقررات مشابهی را معرفی کردند. این پیشرفتها در حالیکه برای بسیاری از کاربران خوشایند است، اما از تلاشهای شرکتها برای اندازهگیری و به حداکثر رساندن بازگشت سرمایهشان در تبلیغات جلوگیری میکند.
تبلیغکنندگان مدتهاست که برای ردیابی کاربران در سرتاسر وب به کوکیها تکیه میکنند و تبلیغات هدفمند را بر اساس سابقه مرور کاربر نمایش میدهند. اما اکنون، روند کاری کوکیها به سمت منسوخ شدن پیش میرود. از اواسط سال ۲۰۲۳، انتظار میرود مرورگر گوگل کروم، کوکیهای شرکت ثالث را که قبلاً در سافاری و فایرفاکس مسدود شدهاند، مسدود کند.
مسئله چالشبرانگیزتر برای تبلیغکنندگان و بازاریابان این است که سایر روشهای ردیابی نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. در فضای برنامه تلفن همراه، اپل قبلاً از ارائه دهندگان برنامه می خواهد تا قبل از ردیابی آنها از طریق شناسه های دستگاه به عنوان بخشی از چارچوب ردیابی برنامه (ATT) از مشتریان و کاربران مجوز دریافت کنند.
مشاهدات اولیه نشان می دهد که تنها حدود ۴۶ درصد از کاربران با ردیابی موافقت میکنند، و این درصد در کشورهایی که کاربران به خصوص در مورد حفظ حریم خصوصی خود نگران هستند، میتواند حتی کمتر باشد. در عمل، این بدان معنی است که ارائه دهندگان برنامه قادر به ردیابی اکثر کاربران بر اساس شناسه های دستگاه در سراسر فضای اپل نخواهند بود. شایان ذکر است، گوگل و اپل هر دو گفته اند که برای ساختن پروفایلهای کاربران در سیستمهای خود، راهحلهایی مانند اثر انگشت احتمالی ایجاد نکرده و حتی از این موضوع پشتیبانی هم نمی کنند.
از آنجایی که مرورگر کروم در بخشهای بزرگی از جهان پیشرو است – سهم بازار آن در اروپا از ۶۰ درصد فراتر رفته است – و سیاست کاری کوکی مورد انتظار گوگل به طور موثر به تبلیغات مبتنی بر کوکی پایان خواهد داد.
مسیر پیش روی تبلیغ کنندگان
اکثر ناظران بر این باورند که در کوتاه مدت، حذف تدریجی کوکیهای شرکت ثالث و شناسههای دستگاه، تأثیر مخربی بر کارایی تبلیغات و در نتیجه بر بازگشت سرمایه (ROI) تبلیغات خواهد داشت. این ممنوعیت بهویژه برای بازاریابان برند در بخشهایی که از معامله مشتری حذف شدهاند، مانند کالاهای بستهبندی شده برای مصرفکنندهها، خودرو، و دارو چالشبرانگیز است.
با این حال، تبلیغکنندگان فرصتهای متعددی دارند تا دقت هدفگیری و اندازهگیری تأثیر را با حریم خصوصی مصرفکنندگان متعادل کنند. به طور کلی، افزایش شفافیت و ایجاد ارزش در ازای دادههای به دست آمده، دو استراتژی برنده خواهند بود، زیرا بسیاری از کاربران تا زمانی که در فضای مبهم قرار نگیرند یا فریب سیستمهای ناشی از تبلیغات شخصیسازی شده را نخورند، از بازاریابی های فریبدهنده و شخصی بدشان نمیآید. این موضوع دارای اثر جانبی مثبت و مهم برای ایجاد اعتماد مصرف کننده (کاربر) به برند مربوطه دارد.
از آنجایی که کوکیهای شرکت ثالث و شناسههای دستگاه منسوخ میشوند، تبلیغکنندگانی که سه استراتژی زیر را دنبال میکنند، مزایای مهمی کسب خواهند کرد:
– از روش تعامل و زمینه های مورد مرور مصرف کننده خود برای جمع آوری داده های طرف اول استفاده می کنند
– قادر به ایجاد مشارکت برای استفاده از داده های طرف دوم خواهند بود
-تبلیغات زمینه سازی شده را آزمایش می کنند، تبلیغات را بر اساس محتوایی که کاربر مشاهده میکند نشان میدهند، و سیر تکامل تبلیغات را بر اساس علاقه کاربر بررسی می کنند، که این کار مشتریان را بر اساس دستههای برتر مورد علاقه شان، هدف قرار میدهد.
با توجه به ممنوعیت کوکی گوگل، و همچنین سیاست واضح برای ردیابی کاربر در اپلیکیشن های اپل و روند ارتباط های در حال تحول با حریم خصوصی کاربران، تبلیغکنندگان باید در رابطه با اندازهگیری و تخصیص پیگیریهای خود (فرآیند ارزیابی سهم کانالهای تبلیغاتی که مشتریان را به وبسایت یا برنامهشان هدایت میکنند) نحوه رویکردشان را بازنگری کنند. مقررات حفاظت از حریم خصوصی کاربران، برخی از روشهای اندازهگیری و اسناد موجود را منسوخ میکند.
از نقاط تماس کاربر یک برند برای جمع آوری داده های فرست پارتی یا طرف اول استفاده کنید
از آنجایی که ردیابی کاربران در سراسر وب دشوارتر می شود، برندها باید تلاش خود را برای جمع آوری داده ها در نقاط تماسی که کاربر آنها را کنترل می کنند، مانند وب سایت ها و برنامه های خودشان، بیشتر کنند و از سیستم تجزیه و تحلیل برای پر کردن جاهای خالی که مجموعه داده های آنها ناقص است استفاده کنند.
داده هایی که به صورت غیرفعال – بدون مشارکت مستقیم کاربر اما با رضایت کاربر – جمع آوری می شوند، به عنوان داده های فرست پارتی شناخته می شوند. این داده ها شامل اطلاعاتی مانند رفتارهای مروری، مصرف محتوا، مکان، ابزار مورد استفاده و زمان دقیق هستند.
در حالیکه این اطلاعات ارزشمند هستند، برای ردیابی کامل مشتری و پشتیبانی از توسعه پروفایلهای کاربر، کافی نیستند، چه رسد به درک محتوای سفارشی.
برای اینکه شرکت ها بفهمند واقعاً با چه کسی صحبت میکنند، به اطلاعاتی در مورد اهداف، ترجیحات و سبک زندگی کاربر نیاز دارند. یک راه قدرتمند برای متقاعد کردن کاربران برای شناساندن و معرفی خود و به اشتراک گذاشتن این نوع اطلاعات (که به عنوان دادههای زیروپارتی شناخته میشوند) این است که در ازای این اطلاعات و دادهها چیزی ارزشمند به آنها بدهید. به عنوان مثال میتوان به توصیههای شخصی سازی شده محصول، نمونههای رایگان، کوپنهای تخفیف، ضمانتها و گارانتی های تمدید شده و دسترسی انحصاری یا زودهنگام به محصولات جدید اشاره کرد.
Westwing، یک خردهفروش مبلمان آنلاین مستقر در آلمان، سهم عمدهای از بودجه بازاریابی خود را در تولید محتوا سرمایهگذاری میکند، که این کار اغلب با همکاری تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی انجام میشود. داستانهای حاصل در مورد تغییرات خانه و نوشته هایی در مورد دکوراسیون داخلی نه تنها سرگرمکننده هستند، بلکه ارتباط نزدیکی با محصولات این شرکت دارند. Westwing میگوید که تعامل کاربر مبتنی بر محتوا پیوندهای عمیقتری ایجاد میکند و نسبت به تبلیغات پولی بازدهی بیشتری در سرمایهگذاری بازاریابی دارد.
بخش دوم این مقاله را اینجا بخوانید.
آینده تبلیغات
حفاظت از حریم خصوصی از دقت هدف گذاری تبلیغات و اندازه گیری تاثیرگذاری آن جلوگیری می کند. برای مدت طولانی، تبلیغکنندگان و شرکای آنها در اکوسیستم تبلیغاتی از دادههای انبوه و مدلهای اقتصادسنجی برای ارزیابی بازده سرمایهگذاریهای تبلیغاتی خود استفاده میکردند. در طول چند سال گذشته، آنها امیدوار بودند که بتوانند تأثیر تبلیغات را در سطح سفرهای فردی کاربر به تصویر بکشند و یک ارزش واحد برای بازده تبلیغاتی ایجاد کنند. اما این امیدها به طور کامل محقق نشده اند و در غیاب کوکی ها و شناسه های دستگاه، احتمالا هرگز محقق نمی شوند. معتقدیم آینده این نوع از تبلیغات با ترکیبی از منابع داده ها و راه حل ها مشخص خواهد شد:
—منابع: دادهها در سطح افراد و مطابق با مقررات مربوط به حریم خصوصی جمعآوریشده و با دادههای انبوه مرتبط، مانند اطلاعات مکانی (به عنوان مثال، تغییرات در معرض تبلیغات و الگوهای تبدیل براساس جغرافیا در طول زمان) ترکیب میشوند و افزایش می یابند.
—راهحلها و راه کارها: مدلسازی آمیخته با بازاریابی (MMM) شاهد نوعی رنسانس خواهد بود و با بررسی آخرین کلیک کاربر (بازدیدها و خریدها)، آزمایش قیف بازاریابی، و رویکردهای احتمالی ترکیب میشود.
منابع و راه حل های جدید روزانه در دسترس هستند. همچنان به نظارت بر این چشمانداز متغیر ادامه خواهیم داد و تبلیغکنندگان را تشویق میکنیم که همین کار را انجام دهند.
به همین ترتیب، وبسایت کاربران Yelp از کاربران ثبتنامشده جزئیاتی در مورد عادات غذایی شان میخواهد تا ارتباط با آنها از نوع توصیههای رستورانی را افزایش دهد.اگر بهعنوان یک گیاهخوار ثبتنام کردهاید، رستورانهایی که غذاهای گیاهی ارائه میدهند در نتایج جستجوی شما برجستهتر ظاهر میشوند و آگهیهای حمایتشده را میبینید که مطابق با ترجیحات شما هستند.
برند Procter & Gamble’s Tide که محصولات پاک کننده تولید می کند، نظرسنجی های ساده ای را در وب سایت خود ارسال می کند. کاربرانی که به سه یا چهار سؤال در مورد نحوه شستشوی لباسها پاسخ میدهند، با پیشنهاد مناسبترین محصول پاداش میگیرند.
نیرویی که این نوع مبادله را هدایت می کند، وضوح تبادل ارزش ها، میزان گنجاندن آن در تجربه مشتریان، شفافیت در ذخیره سازی و استفاده از داده ها، از جمله کنترل کاربر، و اعتماد به برند است. برندها باید در مورد داده هایی که به دنبال جمع آوری آنها هستند و مزایایی که در ازای آن ارائه می کنند، نامحدود و گسترده باشند. همچنین این برندها باید درک نحوه ذخیره اطلاعات، اقدامات شرکت برای حفظ امنیت و نحوه تغییر یا لغو رضایت کاربر را برای کاربران آسان کنند. شرکتهای پیشرو از پلتفرمهای دادههای مشتری (CDP) برای ادغام دادهها از چندین منبع شخص ثالث مجاز (مانند سیستمها، وبسایتها و برنامههای سنتی مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، و برای ایجاد سیستم یکپارچه و واقعی -نمایه های زمانی کاربران ناشناس و شناخته شده و حقوق استفاده از داده ها- استفاده میکنند.
بر اساس این پلتفرم یکپارچه، برندها می توانند ضمن محافظت از حریم خصوصی کاربران خود، نوعی تجربه کاربری شخصی و تبلیغات هدفمند ارائه دهند. هنگامی که کاربر یک سرویس خاص مانند هشدارهای قابل توجه برای فروش انحصاری یا پیشنهادات ویژه را انتخاب می کند (یا از آن خارج می شود)، این ترجیح به طور خودکار در ابزارهای کمپین بازاریابی برون مرزی شرکت ها منعکس می شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.