جستجو در میان اصطلاحات

برای جستجو در اصطلاحات می‌توانید اصطلاح یا بخشی از معنی آن را وارد نموده و جستجو کنید.

Above- The- Line Promotion

تبلیغات تجاری رسانه­‌ای دقیق سنتی: هر گونه انتشار پیام در رسانه­‌های متداول مانند تلویزیون، اینترنت، رادیو و مجلات، برای عموم مردم.

Accessibility

چقدر اسان (سریع) می‌­توان چیزی را به یاد آورد.

Accessibility Bonus

یک پدیده روان­‌شناسی که در آن برندهایی که به آسانی به یاد آورده می‌­شوند، متداول­‌تر (رایج­‌تر)، معروف­‌تر و بهتر تصور می‌­شوند.

Account Executive (AE)

ارتباط بین یک آژانس تبلیغات تجاری و مشتریان آن؛ شغل مدیران اجرایی حساب نیازمند مهارت­‌های مجاب‌­سازی، گفت‌­و‌گو و قضاوت عالی می‌­باشد تا هم با موفقیت ناراحتی و نگرانی مشتری را کاهش دهند و هم ایده‌­های بسیار مؤثر و پیشگامی را عرضه کند.

Account Planner

کارشناس حرفه­‌ای در آژانس تبلیغات تجاری که همه تحقیقات مربوط به مصرف­‌کننده را هماهنگ می‌­کند و با استفاده از آن به تیم کمک می­‌کند تا استراتژی تبلیغاتی منسجمی را برای برند یا محصول مشتری طراحی نماید.

Account Planning

سیستمی که برخلاف روش‌­های تحقیقاتی تبلیغاتی سنتی، آژانس یک برنامه­‌ریز حساب را برای همکاری با تیم آژانس تعیین می­‌کند و داده­‌های تحقیقاتی مربوط به برند یا محصول مشتری را تحلیل می­‌نماید.

Account Services

تیمی از مدیران آژانس که مزایای سفارشات برند مشتری، مخاطبان هدف و بهترین جایگاه­‌یابی رقابتی را شناسایی کرده و یک برنامه­ تبلیغاتی کامل را توسعه می­‌دهند.

Account Team

گروهی از افراد آژانس در قسمت‌­های مختلف صنعت تبلیغات (بازایابی مستقیم، روابط عمومی، طراحی گرافیکی و غیره) که زیر نظر رهبر تیم برای تبلیغات تجاری مشتری همکاری می­‌کنند.

Action for Children’s Television (ACT)

گروهی شکل گرفته در دهه ۱۹۷۰ برای وادارکردن دولت به محدود کردن میزان و محتوای تبلیغات کودکان.

Ad Blocker

نرم افزاری که مصرف­‌کنندگان نصب می­‌کنند تا پیام­‌های تبلیغاتی قابل مشاهده نباشند.

Advergaming

تبلیغات تجاری و جای‌گیری برند در بازی‌­های ویدیویی.

Advertisement

پیام خاصی که سازمان از طریق آن مخاطبانش را متقاعد می­‌کند.

Advertiser

سازمان تجاری، غیرانتفاعی، یا دولتی، که از تبلیغات تجاری و دیگر روش­‌های تبلیغاتی استفاده می­‌کند تا با بازارهای هدف ارتباط برقرار کند و آگاهی از برندهایش و تقاضا برای آن­ها را برانگیزد. شرکای آژانس، آن را کارفرما نیز می‌­نامند.

Advertising

تلاش رسانه‌­ای با پرداخت هزینه برای متقاعد کردن.

Advertising Agency

سازمانی از کارشناسان حرفه­‌ای که خدمات خلاق و تجاری در زمینه برنامه­‌ریزی، تدارکات و جایگزینی تبلیغات به مشتریان ارائه می‌­دهند.

Advertising Campaign

مجموعه‌­ای از تبلیغات هماهنگ و دیگر تلاش­‌های تبلیغاتی که یک مضمون یا ایده را انتقال می‌­دهند.

Advertising Clutter

مانعی برای تبلیغات تجاری که از حجم زیاد تبلیغات مشابه برای بیش­تر محصولات و خدمات نشأت می­‌گیرد.

Advertising Plan

برنامه‌­ای که تفکر و فعالیت­‌های موردنیاز برای درک و اجرای تبلیغات تجاری مؤثر را تعیین می­‌کند.

Advertising Response Function

یک رابطه ریاضی براساس تحلیل حاشیه‌­ای که پول صرف‌­شده برای تبلیغات تجاری و فروش را پیوند می‌زند؛ گاهی برای کمک به تثبیت بودجه تبلیغات به­‌کار می‌­رود.

Advertising Specialties

پیش­‌برد فروشی که سه عنصر اصلی دارد: پیام قرار داده شده در یک آیتم مفید و ارائه شده به مشتریان بدون هیچ­‌الزام و اجباری.